اين كتاب ارزشمند را در صفحه كتاب‌ها و مناسبت‌ها به تفصيل معرفى نموديم اينك جهت آشنايى بيشتر با نوع نگارش و نگاه نويسنده به اثرات به جاى مانده از غدير، به عباراتى از آن اشاره مى‌نماييم: دشمنان غدير آن چنان سرعت به خرج دادند كه در يك چشم به هم زدنِ هفتاد روزه، با لشكر عظيمى بر درِ خانة صاحب غدير ريختند و آن را به آتش كشيدند و با ضرب و شتم وارد خانه شدند و پيشگامان دفاع از غدير يعنى فاطمه و محسن(عليهما السلام) را به شهادت رسانيدند. آن‌گاه طناب بر گردن صاحب غدير افكندند و با اين قتل عامِ غديريان، به خيال خام خود فاتحه غدير را خواندند. معاويه اين سگ بچه سقيفه كه اكنون بزرگ شده و چنگال‌هاى تيز و دندان‌هاى درنده‌اش كارسازتر بود در طول بيست سال مذبح بزرگى براى غدير آماده كرد و هزاران نفر از غديريان را در آن سر بريد... تا براى كربلا قوى‌تر شوند، و شدند. امام صادق(عليه السلام) مذبح كربلا را از بازوى سياه سقيفه مى‌داند و مى‌فرمايد: «اِذا كُتِبَ الْكِتابُ قُتِلَ الْحُسَيْنُ عَلَيْهِ السَّلامُ» هنگامى كه پيمان ]سقيفه[ امضا شد امام حسين(عليه السلام) به شهادت رسيد. غدير از همان روز كربلا حيات حقيقى خود را آغاز كرد و بعد از پنجاه سال برگ جديدى از تاريخ خود را ورق زد. با شهادت امام حسين(عليه السلام) براى بار دوم آوازه غدير تا دورترين نقاط دنيا رفت و حتى كفار و مشركين سرفرازى غدير را آفرين گفتند. پرونده علمى غدير تاكنون در دوران بی‌وقفة هزار و چهارصد ساله‌اى... به اجرا در آمده است. ابر مردانى همچون سلمان و ابوذر و مقداد به عنوان شاهدان صديق غدير، و علماى وارسته‌اى در مجالس بحث و مناظره، و مؤلفان زبردستى در كتاب‌ها، و واعظان بسيارى بر فراز منبرها و نيز خدمتگزارانى در آحاد جامعه، وظيفه حراست و دفاع از اين آرمان بزرگ اسلام را به دوش كشيده‌اند. امروزه دامنه احتجاجات از كتاب‌ها و جلسات بالاتر رفته و در كنفرانس‌ها به صورت برنامه‌هاى راديويى و تلويزيونى و حتى در اينترنت مطرح شده است. نمونه هايى از اين احتجاجات و اتمام حجت‌ها كه بخشى از صدها هزار مورد آن است در بخش‌هاى مختلف اين كتاب تقديم مى‌شود.